Monday, November 29, 2010

اعتقاد، اعتماد، امید




اهالی روستایی تصمیم گرفتند که برای نزول باران دعا کنند. روزی که تمام اهالی برای دعا در محل مقرر جمع شدند،فقط یک پسربچه با چتر آمده بود،این یعنی اعتقاد

*****

اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد،وقتی که شما او را به بالا پرتاب می کنید،او میخندد ..... چراکه یقین دارد که شما او را خواهید گرفت،این یعنی اعتماد

*****

هر شب ما به رختخواب می رویم بدون اطمینان از اینکه روز بعد زنده از خواب بیدار شویم.ولی شما همیشه برای روز بعد خود برنامه دارید،این یعنی امید

****

زیر سایه اعتقاد، اعتماد و امید از زندگی خود با تمام فراز و نشیب های آن لذت ببرید

No comments: