اين حقيقت که اطلاعات هميشه حاضر هستند و وجود دارند، به اين معني است که حضور يا عدم حضور شما در ميان زندگان، اهميت کمي دارد.
..
در مورد اين مساله فکر کنيد، امروز مردم وبلاگ مينويسند، در وبلاگهاي ديگران کامنت ميگذارند، «فيد»هايشان را به اشتراک ميگذارند، در انجمنها گفتوگو ميکنند، عکسهايشان را در فليکر به اشتراک ميگذارند، ويدئوهايشان را در يوتيوب به اشتراک ميگذارند و در فيسبوک، ماياسپيس، ديگ، رديت و توييتر کارهاي مشابهي ميکنند. همه اين مجموعه فعاليتها، دنباله ملموسي از هر کس به جا ميگذارد که به جز قسمت خصوصي آنها، به آساني قابل دستيابي است.
در گوگل دنبال من، پيت، آدام، مارک، کريستين يا شان بگرديد، به آساني صدها -اگر نه هزاران- صفحه اطلاعات مختلف به وجود آمده توسط آن شخص يا شخص ديگري درباره او پيدا خواهيد کرد. شما حتي ميتوانيد دريابيد که ما به چه موسيقي گوش کردهايم. در واقع با سرويس جديد FriendFeed، شما ميتوانيد بفهميد که هر کس در هرساعت از شبانهروز در کجا بوده است.
هر کاري که شما ميکنيد، اطلاعات محسوب ميشود. بسياري از آنها نامربوط هستند، اما بعضي از آنها براي هر کس جالب هستند. با ابزارهاي جالبي که ما در حال حاضر در دسترس داريم، ميتوانيم از چيزهاي مهم زندگيمان مجرايي به سوي کشوهاي اطلاعاتي باز کنيم. کشوهاي اطلاعاتياي مثل توييت و پستهاي وبلاگي و نوشتههاي انجمنها.
بر حسب اهميتي که اين خردهريزهاي اطلاعاتي متوجه خود ميکنند، گوگل آنها را رتبهبندي rank ميکند. يک پست وبلاگي خوب ممکن است در طي چند دهه از سوي هزاران منبع مرتبط و با رتبه بالا، لينک شود.
حتي اگر جنبه فسلفي مساله را در نظر نگيريم، گوگل به ما جاودانگي ميدهد. دانستن اينکه پس را مرگ شما، شخصي که علاقمند کار و زندگي شما باشد، ميتواند به آساني اطلاعات زيادي در مورد شما پيدا کند، بسيار هيجانانگيز است. در واقع بارها شده که من يک نوشته آموزشي يا پست خوبي را در وبلاگ يا انجمني خواندهام و بعد، متوجه شدهام که نويسندهاش ديگر در ميان ما نيست.
اين حقيقت که اطلاعات هميشه حاضر هستند و وجود دارند، به اين معني است که حضور يا عدم حضور شما در ميان زندگان، اهميت کمي دارد.
No comments:
Post a Comment