Monday, June 30, 2008

دنياي بیل گيتس از مايكروسافت جدا شد

دیگر طاقت نگاه داشتن اشک‌های خود را نداشت به روی سن رفت و در مقابل هزارن چشم و دوربین‌های مختلف، آخرین روز کاری تمام وقت خود با مایکروسافت را با دست دادن با استیو بالمر به پایان رساند.

بیل گیتس، مالک مایکروسافت، کلیه مسئولیت‌های اجرایی خود را در مایکروسافت به استیو بالمر، یار و شریک قدیمی خود، سپرد و با همگان خداحافظی کرد.

بیل گیتس در حالی در سالن کنفرانس شرکت به همراه استیو بالمر به مرور خاطرات مشترک گذشته در مورد راه‌اندازی و گسترش مایکروسافت می‌پرداخت که در واقع خود را آماده خداحافظی دائمی از کار اجرایی می‌کرد.

بیل گیتس، در سال 1975 به همراه پاول آلن، مایکروسافت را راه‌اندازی کرد و اکنون معتقد است که شرکت در این 33 سال با لغزش‌هایی نیز روبرو بوده و یک شرکت کامل محسوب نمی‌شود (این در حالیست که مایکروسافت و بیل گیتس یکی از ثروتمندترین‌های جهان محسوب می‌شوند).

گیتس که همچنان به عنوان عضو هیئت مدیره مایکروسافت باقی خواهند ماند، اظهار داشت که در برخی پروژه‌ها به بالمر و دو عضو دیگر هیئت مدیره، گرگ ماندی و ری اوزی، یاری خواهد داد اما هر چه تعداد این پروژه‌ها کمتر باشد، برای او بهتر خواهد بود.

یکی از پروژه‌هایی که بیل گیتس حتما در آنها شرکت خواهد کرد، جستجوی تحت وب است که به نظر گیتس، مایکروسافت در این زمینه از رقبای اصلی یعنی گوگل و یاهو عقب افتاده است.

طبق آمارهای جهانی، گوگل با اختلاف فاحش در صدر قرار داشته و یاهو پس از آن در رتبه دوم موتورهای جستجو قرار دارد.

گیتس قصد دارد با کمک یک تیم قوی، در فاز اول از یاهو سبقت گرفته و سهم عمده‌ای از درآمد اینترنتی و تبلیغات آن را به خود اختصاص دهد.

گیتس معتقد است که در این زمینه، مایکروسافتی‌ها اساسا کاری انجام نداده و می‌بایست حرکت خود را از ابتدا شروع کنند.
او همچنین اعلام کرد که دیگر به صورت تمام وقت به شرکت نخواهد آمد و ممکن است روزهای بسیاری را دور از شرکت باشد. وی دلیل این تصمیم را ایجاد فرصتی برای دیگران به منظور رشد در مجموعه و استفاده از نیروهای جوان ذکر کرد.

در انتها نیز نوبت به بالمر رسید که در حالیکه آلبوم عکسهای مشترک را که به امضای گیتس رسیده بود به همه نشان می‌داد، از بی‌کفایتی خود در خرید هدیه برای گیتس سخن بگويد در حالیکه توان پنهان نگاه داشتن اشک‌های خود را نداشت.

در این هنگام کارمندان ایستاده به تشویق گیتس می‌پرداختند و گیتس همچنان اشک‌های خود را پاک می‌کرد و پس از آن همه چیز تمام شد.

بیل گیتس را می‌توان در دنیای کامپیوتر، نرم‌افزار و همچنین بازاریابی از نخبگان دنیا دانست به نحوی که در طی 33 سال موفق شده شرکتش را از یک شرکت 4 نفره معمولی به بزرگترین و ثروتمندترین شرکت دنیا و خود را به عنوان مشهورترین فرد دنیای کامپیوتر و یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کند.

همه يا هيچي

آيا شما هم دچار اين نوع تفكر دو بخشي هستيد كه هرچيزي را تنها درحداكثر مفهوم و معناي آن ببينيد؛ خوب يا بد، سياه يا سفيد، همه يا هيچي

روانپزشكان معتقدند اين نوع نگاه، نشانه عمومي درمرز اختلال شخصيت بودن است. بيماران در اين چارچوب به اين تفكر گرايش دارند كه هرآنچه را مي‌بينند و با هرفكر و موقعيتي كه روبرو مي‌شوند، آنها را با نگاهي دو وجهي ارزش‌گذاري كنند؛ سياه يا سفيد، خوب يا بد، همه يا هيچي.

اين مقوله به نوعي، همان موضوع قديمي و تكراري "علم بهتراست يا ثروت" را به خاطرما مي‌آورد كه مدت مديدي نه تنها موضوع عموم كلاس‌هاي درس انشا بود بلكه دررسانه‌ها و گفت‌وگو‌هاي عمومي نيز به عنوان يك بحث جدي مطرح مي‌شد.

گويا اين دو، تقابلي با هم دارند كه ما بايد يكي از آنها را بپذيريم. درحالي كه يك نگاه واقع‌گرا اساسا به طرح چنين پرسشي نمي‌پردازد. چرا كه هرچيز درجايگاه خودش معناي درستي مي‌يابد و درجهت تحكيم و تثبيت نيروي خلاق و سازنده فرد، نقش خود را ايفا مي‌كند.

اين تفكر درواقع يك ديدگاه تماميت‌خواه است كه همه چيز را دربهترين موقعيت براي خود مي‌خواهد ومعتقد است اگر امكان دسترسي به آن دراين شرايط نيست، بهتراست اصلا به آن مورد دست نيابد.

به عبارتي اين نگرش، اجازه نمي‌دهد همه ويژگي‌هاي مثبت و منفي آنچه را مي‌بينيم، بپذيريم و هرچيزي را درجايگاه خودش، با همه ابعادش ببينيم و بشناسيم و با يك ديدگاه همه جانبه بدون طبقه‌بندي صرف آنها درخوب يا بد، سياه يا سفيد مورد ارزيابي قراردهيم. بدون هيچ ذهنيت كلي كه زمينه فكري و تصميم‌گيري را براي ما كاملا تيره و تار يا بالعكس به طوركامل مثبت و مفيد تصويركند.

همچنين نكته منفي ديگري كه دراين نوع برخورد با مسايل نمود مي‌يابد، از بين رفتن قدرت مانور و پيگيري راه‌هاي جديد براي ايجاد تغييرات مورد نظراست.

چرا كه دراين چارچوب، همه فاكتورهاي واقعي و ابزارهاي دردسترس براي رسيدن به هدف، مورد توجه قرارنمي‌گيرد.و چه بسا اساسا درميان اين بي‌توجهي‌ها و برخوردهاي دگم، ايستا و صرفا منطق‌گرايانه و به نوعي شايد منافع‌جويانه، هدف اساسي گم مي‌شود.

اريك فروم معتقد است روش روانكاوي فرويد را مي توان دريك كلام "هنرشك كردن" ناميد. شك به اينكه آنچه ما مي‌بينيم تا چه اندازه با واقعيت ها همساز است ... دراين صورت به خودمان اجازه نخواهيم داد شتابزده عمل كرده و با هرچيزي به طورمطلق برخورد كنيم. سفيد يا سياه، خوب يا بد.

به عبارتي فرويد مي‌گويد عقايد خشك و قالبي كه ذهن افراد را پرمي‌كند، زمينه‌هاي سوئ تفاهم درمورد واقعيت را فراهم مي‌كند. چراكه بشر با توهم سرمي‌كند؛ زيرا توهم، فلاكت زيستن را تحمل‌پذيرمي‌كند. اما اگرماهيت توهم را دريابد و به عبارت ديگراز حالت خواب‌گونه‌اش رها شود، حواس خود را بازمي‌يابد و واقعيت را چنان دگرگون مي‌كند كه نيازي به توهم نداشته باشد.

"آگاهي كاذب" يا تصويرتحريف‌شده واقعيت، انسان را ناتوان مي‌كند، حال اينكه رويارويي با واقعيت و داشتن تصويري شايسته از آن، به انسان توانايي مي‌بخشد.

اين تفكردوجهي به شدت غيرواقع‌گرايانه مي‌تواند عامل اصلي برخوردهاي شتابزده و مطلق‌گرايانه باشد مثل ترك هرنوع مشاركت و ارتباط عاطفي و كاري يا ساير رفتار‌هاي پيش‌بيني ‌نشده. به عبارتي اين نگرش، مي‌تواند عامل اصلي عكس‌العمل‌هاي شديد و نوسان حال و هواي انسان و ايجاد مشكلات ارتباطي با ديگران باشد.

روانپزشكان دراين گونه موارد، براي تغيير اين نوع تفكر، تلاش مي‌كنند با ذكر مثال‌هايي از زندگي روزانه و پيگيري اين روند در يك دوره مستمر، با بحث و گفت‌و گو بيماران را آموزش دهند تا آنها بتوانند از محيط و ارتباطات شخصي‌شان دريافت واقع‌بينانه‌تري داشته باشند.

Saturday, June 28, 2008

رتبه اقتصاد ايران در خاورميانه و جهان

اطلاعات اكونوميست در تازه‌ترين گزارش خود به بررسي فضاي اقتصاد كلان ايران و 81 كشور ديگر جهان پرداخت و عنوان كرد كه ايران طي پنج سال گذشته از اين لحاظ در مكان 76 جهان جاي داشته است.

به گزارش ايسنا، اكونوميست در گزارش ماه ژوئن خود به فضاي اقتصاد كلان ايران در فاصله سال‌هاي 2003 تا 2007 امتياز 5.5 داد و عنوان كرد كه با چنين امتيازي ايران در مكان 76 جهان و 15 خاورميانه قرار دارد.

اين واحد كه معمولاً گزارش‌هايش تغييرات زيادي را شاهد بوده و در برخي موارد يك شاخص كاملاً منفي به كاملاً مثبت تبديل مي‌شود، در ادامه به بررسي دورنماي فضاي اقتصاد كلان ايران در فاصله سال‌هاي 2008 تا 2012 پرداخته و به اين شاخص بدون تغيير امتياز 5.5 داده و با اين امتياز ايران را در مكان 80 جهان و 16 خاورميانه قرار داده است.

اكونوميست در ادامه گزارش خود عنوان مي‌كند بعيد به نظر مي‌رسد فضاي اقتصاد كلان ايران طي پنج سال آينده تغيير چنداني داشته باشد. دورنماي اقتصادي ايران از انقلاب 1979 نوسانات زيادي داشته است. در مجموع فضاي سياسي كشور ضد بخش خصوصي به ويژه نقش شركت‌هاي خارجي بوده، اين در حالي است كه در برنامه توسعه پنج ساله بر افزايش نقش بخش خصوصي تاكيد شده است.

به رغم تغييرات صورت گرفته انتظار مي‌رود طي مدت پيش‌بيني شده اقتصاد ايران همچنان تحت كنترل دولت بوده و به شدت به درآمدهاي نفتي وابسته باشد.

انتظار مي‌رود مقاومت در برابر آزادسازي اقتصادي همچنان مانع از معرفي اصلاحات مجلس كنوني شود. اگر چه بانك‌هاي خصوصي اجازه فعاليت پيدا كرده‌اند، اما تنها چند بانك‌ وجود داشته و در مقايسه با موسسات دولتي همچنان كوچك خواهند بود.

اين در حالي است كه مشوق‌هاي كمي براي توسعه اين بخش وجود خواهد داشت. احتمال دارد طي مدت پيش‌بيني شده بانك‌هاي خارجي كمي اجازه فعاليت در ايران را دريافت كنند.

اكونوميست در بخش ديگري از گزارش خود به بررسي وضعيت فضاي تجاري ايران پرداخته و بدون تغيير نسبت به گزارش قبلي خود عنوان كرده است كه طي پنج سال آينده ايران از لحاظ فضاي تجاري در مكان 78 جهان جاي خواهد داشت.

اكونوميست امتياز فضاي تجاري ايران طي سال‌هاي 2008 تا 2012 را 4.63 اعلام كرده و با چنين شاخصي ايران مكان هفتاد و هشتم در ميان 82 كشور جهان را به خود اختصاص داده است.

در همين حال كشورمان در ميان 17 كشور منطقه خاورميانه توانست جايگاه پانزدهم را به خود اختصاص دهد.

اكونوميست در بخش ديگري از گزارش خود فضاي تجاري ايران طي پنج سال گذشته را مورد بررسي و ارزيابي قرار داده و براي كشورمان امتياز 3.58 را در نظر گرفته است كه با اين امتياز ايران مكان 81 جهان و 16 خاورميانه را در اختيار دارد.

Friday, June 20, 2008

امروز شادترین روز سال میلادی است



بر اساس فرمولی ریاضی امروز شادترین روز سال میلادی است .
به گزارش شبکه خبر به نقل از روزنامه دیلی تلگراف در اینترنت، پژوهشگری انگلیسی با محاسبه ای ریاضی برآورد كرد، 20 ژوئن شادترین روز در سال میلادی است .

كلیف ارنال روانشناس و یكی از استادان سابق دانشگاه كاردیف گفت: عوامل طبیعی و اجتماعی نظیر میزان بلندی روز و تابش آفتاب یا نزدیك شدن به زمان تعطیلات، حس خوشبینی افراد را بسیار افزایش می دهد و این حس در 20 ژوئن به اوج خود می رسد.

این پژوهشگر انگلیسی در محاسبه حس رضایت و شادی مردم از فرمولی استفاده كرده است كه در آن متغیرهایی چون میزان حضور در طبیعت و ارتباط با آن ، میزان ارتباط با همسایگان و دوستان، عوامل تداعی كننده خاطرات مثبت كودكی، دمای هوا و نیز نزدیك شدن به تعطیلات وجود دارد.

بر همین اساس نگران كننده ترین روز سال میلادی نیز پایان ماه ژانویه برآورد شده است.

در این ارزیابی به عواملی چون دمای هوا و بدهی های پس اكریسمس توجه شده است .

Thursday, June 19, 2008

Last Notes From a Great Man

من اعتقاد دارم كه خداى بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجى كه در راه خدا تحمل كرده است پاداش مى دهد، و ارزش هر انسانى به اندازه درد و رنجى است كه در اين راه تحمل كرده است، و مى بينيم كه مردان خدا بيش از هر كس در زندگى خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند. على بزرگ را بنگريد كه خداى درد است كه گويى بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسين را نظاره كنيد كه در دريايى از درد و شكنجه فرو رفت كه نظير آن در عالم ديده نشده است، و زينب كبرى را ببينيد كه با درد و رنج انس گرفته است.



درد دل آدمى را بيدار مى كند، روح را صفا مى دهد، غرور و خودخواهى را نابود مى كند. نخوت و فراموشى را از بين مى برد، انسان را متوجه وجود خود مى كند.



انسان گاه گاهى خود را فراموش مى كند، فراموش مى كند كه بدن دارد، بدنى ضعيف و ناتوان كه، در مقابل عالم و زمان كوچك و ناچيز و آسيب پذير است، فراموش مى كند كه هميشگى نيست، و چند صباحى بيشتر نمى پايد، فراموش مى كند كه جسم مادى او نمى تواند با روح او هم پرواز شود، لذا اين انسان احساس ابديت و مطلقيت و غرور و قدرت مى كند، سرمست پيروزى و اوج آمال و آرزوهاى دور و دراز خود، بى خبر از حقيقت تلخ و واقعيت هاى عينى وجود، به پيش مى تازد و از هيچ ظلم و ستم روگردان نمى شود. اما درد آدمى را به خود مى آورد، حقيقت وجود او را به آدمى مى فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درك مى كند و دست از غرور كبريايى برمى دارد، و معنى خودخواهى و مصلحت طلبى و غرور را مى فهمد و آن را توجه نمى كند. خدايا تو را شكر مى كنم كه با فقر آشنايم كردى تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونى نيازمندان را درك كنم.



خدايا هدايتم كن زيرا مى دانم كه گمراهى چه بلاى خطرناكى است.


خدايا هدايتم كن كه ظلم نكنم زيرا مى دانم ظلم چه گناه نابخشودنى است.


خدايا ارشادم كن كه بى انصافى نكنم زيرا كسى كه انصاف ندارد، شرف ندارد.


خدايا راهنمايم باش تا حق كسى را ضايع نكنم كه بى احترامى به يك انسان همانا كيفر خداى بزرگ است. خدايا مرا از بلاى غرور وخودخواهى نجات ده تا حقايق وجود را ببينم و جمال زيباى تو را مشاهده كنم. خدايا پستى دنيا و ناپايدارى روزگار را هميشه در نظرم جلوه گر ساز تا فريب زرق وبرق عالم خاكى مرا از ياد تو دور نكند.


اى حيات با تو وداع مى كنم با همه زيبايى هايت، با همه مظاهر جلال و جبروت، با همه كوه ها و آسمان ها و دريا ها و صحراها، با همه وجود وداع مى كنم. با قلبى سوزان و غم آلود به سوى خداى خود مى روم و از همه چيز چشم مى پوشم. اى پاهاى من، مى دانم شما چابكيد، مى دانم كه در همه مسابقه ها گوى سبقت از رقيبان ربوده ايد، مى دانم فداكاريد، مى دانم كه به فرمان من مشتاقانه به سوى شهادت صاعقه وار به حركت در مى آييد، اما من آرزويى بزرگتر دارم، من مى خواهم كه شما به بلندى طبع بلندم، به حركت درآييد، به قدرت اراده آهنينم محكم باشيد، به سرعت تصميمات و طرحهايم سريع باشيد. اين پيكر كوچك ولى سنگين از آرزو ها و نقشه ها و اميد ها و مسئوليت ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانيد. اى پاهاى من در اين لحظات آخر عمر آبروى مرا حفظ كنيد. شما سالهاى دراز به من خدمت كرده ايد، از شما مى خواهم كه در اين آخرين لحظه نيز وظيفه خود را به بهترين وجه ادا كنيد.



اى پاهاى من سريع وتوانا باشيد، اى دست هاى من قوى ودقيق باشيد، اى چشمان من تيزبين و هوشيار باشيد، اى قلب من، اين لحظات آخرين را تحمل كن، اى نفس، مرا ضعيف و ذليل مگذار، چند لحظه بيشتر با قدرت و اراده صبور و توانا باش. به شما قول مى دهم كه چند لحظه ديگر همه شما در استراحتى عميق وابدى آرامش خود را براى هميشه بيابيد و تلافى اين عمر خسته كننده واين لحظات سخت و سنگين را دريافت كنيد. چند لحظه ديگر به آرامش خواهيد رسيد، آرامشى ابدى. ديگر شما را زحمت نخواهم داد. ديگر شب و روز استثمارتان نخواهم كرد. ديگر فشار عالم و شكنجه روزگار را بر شما تحميل نخواهم كرد. ديگر به شما بى خوابى نخواهم داد و شما ديگر از خستگى فرياد نخواهيد كرد. از درد و شكنجه ضجه نخواهيد زد. از گرسنگى و گرما و سرما شكوه نخواهيد كرد. و براى هميشه در بستر نرم خاك، آرام و آسوده خواهيد بود. اما اين لحظات حساس، لحظات وداع با زندگى و عالم، لحظات لقاى پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ بايد زيبا باشد.



خدايا! وجودم اشك شده، همه وجودم از اشك مى جوشد، مى لرزد، مى سوزد و خاكستر مى شود. اشك شده ام و ديگر هيچ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانى شوم و بر خاك ريخته شوم و از وجود اشكم غنچه اى بشكفد كه نسيم عشق و عرفان و فداكارى از آن سرچشمه بگيرد. خدايا تو را شكر مى كنم كه باب شهادت را به روى بندگان خالصت گشوده اى تا هنگامى كه همه راه ها بسته است و هيچ راهى جز ذلت و خفت و نكبت باقى نمانده است مسح توان دست به اين باب شهادت زد و پيروزمند و پر افتخار به وصل خدايى رسيد.

Wednesday, June 18, 2008

دوست داشتن خلق

"استیفن لوید" می گوید:

"اگر مرگ شما نزدیک بود و فقط فرصت یک تلفن کردن را داشتید، به چه کسی تلفن می کردید؟ و چه چیزی می گفتید؟"

"کریستوفر مورلی" در جواب "استیفن لوید" می گوید:

"اگر دریابیم که فقط پنج دقیقه برای بیان آنچه می خواهیم بگوییم فرصت داریم، تمام باجه های تلفن از افرادی پر می شد که می خواهند به دیگران بگویند:

آنها را دوست دارند!"

و "هریت بیچر استو" با نگاهی خیس و دلی پر درد به خاطر این نگفتن ها! می سراید:

"تلخ ترین اشک هایی که بر سر مزار رفتگان ریخته می شود
به خاطر کلمات ناگفته و کارهای ناکرده است!"

از "خواجه عبدالله انصاری" پرسیدند: خلوت حق کجاست؟

خواجه گفت: جایی که "من و تو" نباشیم!

توجه کنید! جایی که "من و تو" نباشیم! یعنی، "ما" باشیم!

اما، چگونه می توان ما شد و در خلوت حق حضور یافت؟

با دوست داشتن خلق! اما تا زمانی که به خود عشق نورزیم، چگونه می توانیم به خدا و خلق خدا عشق بورزیم؟

از آنجا که فرمول (خود= خلق= خدا) همیشه برقرار است، پس، ابتدا باید خود را دوست داشت.

ما معمولا به دلیل سر زدن اشتباهاتی، در طول زندگی از خود گله مند می باشیم و در نهایت، احساس گناه کرده و در نتیجه خود را به خاطر همین احساس دوست نداریم.

روانشناسان معتقدند: "برای دوست داشتن خود باید ابتدا خویش را ببخشیم و احساس گناه را از خود دور کنیم و باور کنیم که ما به دنیا آمده ایم تا اشتباه کنیم و به خود اجازه بدهیم تا گاهی، کمی ساده دل و ناشی باشیم!"

"امانوئل" می گوید: "ویرانگرترین، بی ثمرترین و راکدترین نیروها احساس گناه است!"

"احساس گناه یعنی، حذف کردن اراده خداوند در زمین!"

باید بدانیم که ما به دنیا آمدیم تا اشتباه کنیم، زیرا ما تعالی پیدا نخواهیم کرد، مگر آنکه اشتباه کنیم!

بعد از بخشیدن اشتباهات خود قهرا اشتباهات دیگران را هم خواهیم بخشید.

آیا تا به حال خود را بخشیده اید؟

یک آزمایش!

روبه روی آینه بایستید و تمرکز کنید با دقت به رنگ چشم ها، خطوط مورب و موازی صورت خود را نگاه کنید! بعد از چند لحظه تمرکز، احساس می کنید که سالهاست خود را در آینه به این دقت نگاه نکرده اید. سپس پنج بار با آرامش و از صمیم قلب با ذکر نام کوچک خود به تصویر بگویید:

... جان دوستت دارم، ... جان خیلی دوستت دارم. من همه کارهایت را تایید می کنم! من به خوبی می دانم که تو بی گناهی! ... جان من خیلی دوستت دارم.

آیا می توانید به دفعات یاد شده این کار را انجام دهید؟

اگر توانستید که بسیار خوب به شما تبریک می گویم! شما خود را دوست دارید، پس دیگران را هم می توانید دوست داشته باشید و در نهایت خداوند را و رابطه شما به این شکل می شود:

(خدا=خلق=خودم).

اما اگر نتوانستید! نگران نباشید، 98 درصد از مردم نمی توانند این کار را به خوبی انجام دهند!

برگردید به گذشته، اشتباهات خود را ببخشید و بدانید که اگر اشتباه نبود، هرگز بشر متعالی نمی شد.

آزمایش بعدی!
یک برگ کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید افرادی که به من بدی کرده اند، از جمله: عزیزانم را از من گرفته اند و به هر نحوی عامل رنجش شدید من شده اند.

نام این افراد را بنویسید: (به صورت ستونی) سپس به روی هر اسم خوب تمرکز کنید و چهره آن فرد را در نظر بگیرید. لحظاتی بعد، روبروی نامش بنویسید: دوستت دارم، از گناه تو گذشتم!

آیا می توانید این کار را بکنید؟ یقین بدانید اگر نتوانید این کار را بکنید و دیگران را ببخشید، هرگز قادر به بخشودن خود نخواهید بود.

یک پیشنهاد!

خود را ارزیابی کنید.

می پرسید چگونه؟ ارزیابی یعنی چه؟

به بیانی ساده: ارزیابی یعنی، نگاهی به صفات خوب یا بد خود داشتن؛ به عبارتی، صفات خود را تحلیل کردن و در نهایت، تقویت صفات خوب و تضعیف صفات بد است... .

چکیده مطالب:

- همه چیز در این جهان دوطرفه است، پس اگر می خواهید خداوند به سخنان شما گوش فرا دهد، به سخنان او گوش دهید!

- گوش کردن به سخنان خداوند به نوعی، یعنی، دوست داشتن او! پس او را با عمل به فرامینش دوست داشته باشید تا او نیز شما را دوست داشته باشد!

- فراموش نکنید! دوست داشتن خلق= دوست داشتن خالق.

- اگر این نکته را دریابیم که در وجود هر انسانی روح خداوند خانه گزیده، آیا باز هم حاضر می شویم به کسی توهین کنیم؟

برای آنکه مردم دوستتان بدارند، باید ابتدا خودتان را دوست بدارید!

- از اشتباهات خود دلگیر نباشید، ما به این جهان آمده ایم تا اشتباه کنیم، اگر اشتباه نمی کردیم، هرگز متعالی نمی شدیم!

- هر اشتباه یعنی، یک تجربه! اما مراقب باشید گاهی یک اشتباه همه عمر را به باد خواهد داد!

- از اشتباه کردن نترسید! ترسوها هرگز پیشرفت نخواهند کرد!

- خود را ببخشید تا بتوانید دیگران را هم ببخشید!

- اطرافیان خویش را دوست بدارید و در هر زمان ممکن به آنها شفاف و روشن بگویید: که دوستشان دارید، قبل از آنکه با حسرت و اشک بر سر گور آنان این سخن را بگویید!

- برای راهیابی به خلوت خاص حق باید ابتدا آغوش خویش را بر روی خلق بگشایید!

*جان کلام:

دوست داشتن خلق را از همین امروز تجربه کن تا آثار شگرف دوست داشتن خالق را به تماشا بنشینی!

Monday, June 16, 2008

لطفا گوسفند نباشید!


چگونه محبوب معبود شویم؟

از دو راه: 1- عمل به فرامین او 2- دوست داشتن خلق.


1- عمل به فرامین و احکام او: در طول زندگی بایستی احکام و فرامین او را به جای آورد.

"اٌشو" راه رسیدن به حضور حق را در غالب حکایتی چنین می نگارد:

روزی عارف کبیری در خانه اش نشسته بود، پیرمردی از روستایی دور به دیدن او آمد و گفت:

"ای قدیس! چه گویم که به خدا برسم و محبوب او شوم؟!"

عارف نگاهی به او کرد و گفت: "خوش بگذران، با شادی ات خدا را نیایش کن!"

لحظاتی بعد مرد جوانی به حضور عارف رسید و گفت: "چه کنم تا به خدا برسم؟"

عارف گفت: "زیاد خوش گذرانی نکن!"

جوان تشکر کرد و رفت. یکی از شاگردانش که آن جا نشسته بود گفت: "استاد بالاخره معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه!"

عارف گفت: "سیر و سلوک روحانی و رسیدن به حضور حق مانند بندبازی است که چوبی در دست دارد گاهی آن چوب را به طرف راست و گاهی به طرف چپ می برد تا تعادل خود را روی بند نگه دارد.

آن چوب را چوب تعادل گویند!"

به خاطر بسپار: تعادل و میانه روی یگانه راه حصول به خلوت حق می باشد!

"گوراناک" - شاعر ژرف اندیش- در این باره می سراید:

به قلب خویش بنگر
آنجا "او" سلطان تو، مسکن دارد.
به "او" و نه خویش عشق بورز!
همچون "او" اندیشه کن
خواست "او" را بخواه
و آن چنان که "او" فرمان می دهد، عمل کن.
نفس کوچک خود را رها کن،
و در درگاه نیلوفرین او
کمال سرور را پیدا کن!

زیباترین شکل اطاعت از فرامین خداوند گردن نهادن به خواست اوست همچون: فضیل عیاض".

حکایت تبسم "فضیل عیاض":

گویند سی سال بود که هیچ کس "فضیل عیاض" را خندان ندیده بود، مگر آن روز که پسرش بمرد و او تبسم کرد!

گفتند: "ای خواجه! چه وقت این است؟"

فضیل گفت:

رضا، شادی دل است به تلخی قضا! اکنون دانستن که خداوند راضی بود به مرگ این پسر، من نیز موافقت کردم و رضای او را تبسم کردم!

آیا ما می توانیم این گونه از سر ایمانی لجام گسیخته تن به رضایت حضرت دوست دهیم؟

تکرار می کنم! همه چیز در جهان دو طرف دارد. اگر ما به فرامین خداوند گوش دهیم، باید مطمئن باشیم که او هم به درخواست های ما گوش می دهد مانند: این دلداده درویش ژنده پوش!

حکایت دلداده درویش ژنده پوش:

"روزی در یک روستا، درویشی در حال گذر بود. در همان حال کودکی بر پشت بام یکی از خانه ها بازی می کرد. به ناگه بر لب بام آمد و در مقابل چشمان وحشت زده اهالی به پایین پرتاب شد. درویش به محض مشاهده صحنه فریاد زد: "او را نگه دار!". سقوط شتابناک کودک آرام شد. درویش دوید و کودک را در میان زمین و هوا گرفت و در مقابل حیرت اهالی، کودک را سالم به آنان برگرداند!

مردم به دور درویش حلقه زدند و او را از اولیاءالله دانستند و هر یک به تعارف صفت غریبی را به درویش نسبت دادند.
درویش اهالی را ساکت کرد و گفت: "اینان که می گویید، من نیستم! من فقط بنده معمولی خداوند هستم که به فرامین او گوش جان سپرده و عمل کرده ام و لحظه ای که این صحنه را دیدم، گفتم، خدایا، او را نگه دار!

زیرا من با او- منظور خداوند است- دوست هستم و عمری به دستورات او گوش کردم و عمل نمودم و اینک از او یک درخواست کردم و او اجابت نمود، پس می بینید که اتفاق مهمی نیفتاده است.

آنگاه درویش کوله پشتی خویش بر دوش گرفت و از مقابل دیدگان متحیر مردم روستا در غبار زمان محو شد.

ببینید چقدر ساده است!

بیایید از همین امروز یک چنین ارتباطی را با حضرت دوست برقرار کنیم اما خطاهای خود را مانند دوست بهلول توجیه نکنیم!

حکایت بهلول و آب انگور:

روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟

بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی

Sunday, June 15, 2008

تاثیر ساعات خواب شب در سلامتی بدن



داشتن عادات غذایی صحیح و توجه به زمان خوابیدن و استراحت برای حفظ سلامت بدن مهم است تا بتواند مواد مغذی را جذب و مواد زائد را دفع کند.

برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:

ساعت 9 تا 11 شب: زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.

ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.

ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.

ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند.

ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.

ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.

کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.

دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.

از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.

در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.

پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید.

Saturday, June 14, 2008

روزگل



اگرچه امروز، روز گل دادن و گل گرفتن از همديگر است اما لازم نيست حتما منتظر موقعيت و اتفاق خاصي براي دادن يك شاخه گل به كساني كه دوستشان داريد باشيد.

در حقيقت گل هديه‌اي است كه اگر به‌صورت غيرمنتظره تقديم شود ارزش بيشتري دارد اما جداي از اينها اگر شما خواسته باشيد به كسي گل هديه بدهيد، چه نوع گل و چه رنگي از آن را انتخاب مي‌كنيد؟

آيا مي‌دانستيد گل و رنگ آن نشانه‌اي از شخصيت دروني شما دارد؟

اگر تا به‌حال نمي‌دانستيد، با خواندن اين مطلب چيزهايي دستگيرتان خواهد شد كه مي‌توانيد آن را از اين به بعد هنگام اهداي گل به ديگران لحاظ كنيد.

معني تعداد شاخه‌هاي گل‌ به‌صورت كلي در يك دسته

يك شاخه گل: نشانه توجه يك فرد به طرف مقابل
۳ شاخه گل: نشانه احترام به طرف مقابل
۵ شاخه گل: نشانه علاقه و محبت به طرف مقابل
۷ شاخه گل: نشانه عشق.

معني تعداد شاخه‌هاي گل‌ رز در يك دسته

يك شاخه رز: يك احساس عاشقانه فقط براي تو
۳ شاخه رز: دوستت دارم
۵ شاخه رز: بي‌نهايت دوستت دارم
۱۲ شاخه رز: عشق ما به يك عشق دو طرفه تبديل شده است
۳۶ شاخه رز: احساس وابستگي رمانتيك
۹۹ شاخه رز: عشق من براي تو جاودانه و ابدي است.
۳۶۵ شاخه رز: هر روز سال به تو مي‌انديشم و دوستت دارم.
همچنين ۱۰ شاخه گل لاله عموما به نشانه يك عشق بي‌نظير است.

معني رنگ رزها

رز قرمز: رز قرمز كمرنگ به نشانه «دوستت دارم» است و رز قرمز پر رنگ به معني زيبايي بي‌انتهاست.
رز زرد: امروزه رز زرد به معني شادي و خوشحالي است ولي در گذشته اين رنگ رز معني كاهش ميزان علاقه و وفاداري را داشت.
رز سفيد: رز سفيد به معني عشق روحاني و پاك است و در دسته گل عروس به معني احساس عاشقانه شادي‌آور است.
رز ارغواني: اين رز به معني تمايل و اشتياق فرد به طرف مقابل است.
و رز نارنجي به معني «من فريفته و دلباخته تو هستم» است.
رز معطر: بدين معني است كه عشق در نگاه اول به‌وجود آمده است.

رز صورتي: رز صورتي كمرنگ به معني تحسين، ستايش، وقار و شايستگي و زيبايي است و رز صورتي پر رنگ به معني تشكر از طرف مقابل است.
به‌طور كلي تمام رزهاي كمرنگ به معني دوستي با طرف مقابل هستند.

تركيب رنگ‌هاي مختلف رز در يك دسته گل

تركيب رز زرد و قرمز در يك دسته گل به معني «تبريك» در هر مناسبتي است.
تركيب رز زرد و نارنجي در يك دسته گل به معني علاقه زياد به طرف مقابل است.
تركيب رز قرمز و سفيد به معني يگانگي و اتحاد با طرف مقابل است.

Friday, June 06, 2008

رشوه برای خدا


سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما(ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می رود و در یکی از این مسافرت ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می کند.پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند.چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در زندان به دیفتری مبتلا می شود.سردار بلوچ هر چه التماس و زاری می کند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند تا شاید بهبود یابد ولی ترتیب اثر نمی دهند.


سردار حسین خان به افضل الملک،ندیم فرمانفرما نیز متوسل می شود.افضل الملک نزد فرمانفرما می رود و وساطت می کند،اما باز هم نتیجه ای نمی بخشد.سردار حسین خان حاضر می شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به فرمانفرما بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند و افضل الملک این پیشنهاد را به فرمانفرما منعکس می کند،اما باز هم فرمانفرما نمی پذیرد.


افضل الملک به فرمانفرما می گوید:((قربان آخر خدایی هست،پیغمبری هست،ستم است که پسری درکنار پدر در رندان بمیرد.اگر پدر گناهکار است ،پسر که گناهی ندارد.))فرمانفرما پاسخ می دهد:((در مورد این مرد چیزی نگو که فرمانفرمای کرمان،نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسین خان نمی فروشد.))


همان روز پسر خردسال سردار حسین خان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می سپارد.دو سه روز پس از این ماجرا یکی از پسرهای فرمانفرما به دیفتری دچار می شود.هر چه پزشکان برای مداوای او تلاش می کنند اثری نمی بخشد.به دستور فرمانفرما پانصد گوسفند در آن روزها پی در پی قربانی می کنند و به فقرا می بخشند اما نتیجه ای نمی دهد و فرزند فرمانفرما جان می دهد.


فرمانفرما در ایام عزای پسر خود،در نهایت اندوه بسر می برد.درهمین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق فرمانفرما می شود.فرمانفرما به حالی پریشان به گریه افتاده و به صدایی بلند می گوید:((افضل الملک!باور کن که نه خدایی هست و نه پیغمبری!والا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده،لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند می بایست فرزند من نجات می یافت.)).افضل الملک در حالی که فرمانفرما را دلداری می دهد می گوید:

((قربان این فرمایش را نفرمایید،چرا که هم خدایی هست و هم پیغمبری،اما می دانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه ی فرمانفرما ناصرالدوله نمی فروشد!)

Wednesday, June 04, 2008

Fatemiyeh


- بخشى از خطبه زهرا(عليها السلام)
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ(عليها السلام) فى خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ:حضرت زهرا(عليها السلام) در آن سخنرانى معروفش در مسجد فرمود:
ـ جَعَلَ اللّهُ الاِْيمانَ تَطْهيرًا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ : خداوند ايمان را براى تطهير شما از شرك قرار داد،
ـ وَ الصَّلاةَ تَنْزيهًا لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ: و نماز را براى پاك شدن شما از تكبّر،
ـ وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِى الرِّزْقِ: و زكات را براى پاك كردن جان و افزونى رزقتان،
ـ وَ الصِّيامَ تَثْبيتًا لِلاِْخْلاصِ : و روزه را براى تثبيت اخلاص،
ـ وَ الْحَجَّ تَشْييدًا لِلدّينِ : و حجّ را براى قوّت بخشيدن دين،
ـ وَ الْعَدْلَ تَنْسيفاً لِلْقُلُوبِ : و عدل را براى پيراستن دلها،
ـ وَ إِطاعَتَنا نِظامًا لِلْمِلَّةِ : و اطاعت ما را براى نظم يافتن ملّت،
ـ وَ إِمامَتَنا أَمانًا لِلْفُرْقَةِ :و امامت ما را براى در امان ماندن از تفرقه،
ـ وَ الْجِهادَ عِزًّا لِلاِْسْلامِ :و جهاد را براى عزّت اسلام،
ـ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلىَ اسْتيجابِ الاَْجْرِ :و صبر را براى كمك در استحقاق مزد،
ـ وَ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ :و امر به معروف را براى مصلحت و منافع همگانى،
ـ وَ بِرَّ الْوالِدَيْنِ وِقايَةً مِنَ السُّخْطِ :و نيكى كردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم،
ـ وَ صِلَةَ الاَْرْحامِ مَنْماةً لِلْعَدَدِ : و صلهارحام را وسيله ازدياد نفرات،
ـ وَ الْقِصاصَ حَقْنًا لِلدِّماءِ : و قصاص را وسيله حفظ خونها،
ـ وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْريضًا لِلْمَغْفِرَةِ : و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت قرار گرفتن،
ـ وَ تَوْفِيَةَ الْمَكاييلِ وَ الْمَوازينِ تَغْييرًا لِلْبَخْسِ : و به اندازه دادن ترازو و پيمانه را براى تغيير خوى كمفروشى،
ـ وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزيهًا عَنِ الرِّجْسِ : و نهى از شرابخوارى را براى پاكيزگى از پليدى،
ـ وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابًا عَنِ اللَّعْنَةِ : و دورى از تهمت را براى محفوظ ماندن از لعنت،
ـ وَ تَرْكُ السَّرِقَةِ إِيجابًا لِلْعِفَّةِ : و ترك سرقت را براى الزام به پاكدامنى،
ـ وَ حَرَّمَ الشِّرْكَ إِخْلاصًا لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ : و شرك را حرام كرد براى اخلاص به پروردگارى او،
ـ فَاتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون بنابراين، از خدا آن گونه كه شايسته است بترسيد و نميريد، مگر آن كه مسلمان باشيد،
ـ وَ أَطيعُوا اللّهَ فيما أَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهاكُمْ عَنْهُ و خدا را در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنيد،
ـ فَإِنَّهُ إِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ زيرا كه �از بندگانش، فقط آگاهان، از خدا مىترسند.� (سوره فاطر آيه 28)

Monday, June 02, 2008

Persians comming


روزنامه انگليسي فايننشال تايمز نوشت: با وجود تلاش‌هاي جدي آمريكا براي منزوي كردن ايران، وضعيت بازار نفت خام باعث شده‌است كه تهران مشكلي در يافتن متحدين جديد براي خود نداشته باشد.

به گزارش ايرنا، آنا فايفلد تحليلگر اقتصادي فايننشال تايمز در تحليلي نوشت: ايران اخيرا سياست جديدي را براي خنثي كردن فشار آمريكا عليه خود اتخاذ نموده است كه بر اساس آن كشورهايي را كه در برابر فشارهاي آمريكا مقاومت مي‌كنند، به خود نزديك كرده است.

تحليلگر روزنامه فايننشال تايمز افزود: در حال حاضر با قيمت‌هاي نجومي نفت و اوضاع نابسامان بازار انرژي كمتر كشوري است كه تمايل به نزديكي با تهران نداشته باشد.

اين روزنامه در ادامه ضمن اشاره به قرارداد تاسيس پالايشگاه در اندونزي توسط ايران، آن را نتيجه مخالفت اندونزي با تحريم‌هاي ايران ارزيابي كرده .

فايننشال تايمز افزود: فشارهاي آمريكا باعث شده است كه ايران بدنبال اجراي راهبرد يارگيري در سطح جهان باشد و تحريم‌ها نيز عملا باعث شده است كه ايران براي اجراي اين راهبرد بيش از پيش تمايل پيدا كند.

به نوشته روزنامه انگليسي، ايران برگ‌هاي برنده‌اي براي مقابله با تحريم‌ها در دست دارد. در حال حاضر طيفي وسيع از كشورها از كشورهاي ضعيف گرفته تا غول‌هاي اقتصادي در حال مذاكره با ايران هستند تا روابط خود را با تهران گسترش دهند.

به عنوان مثال كشور هند برخلاف فشارهاي شديد آمريكا و مشروط بودن همكاري هسته‌اي آن با آمريكا، هنوز در حال مذاكره با ايران براي احداث خط لوله گاز موسوم به خط لوله صلح مي‌باشد.

فايننشال تايمز در ادامه نوشت: موفقيت ايران در طرح احداث خط لوله صلح محك بسيار مناسبي براي موفقيت سياست‌هاي ايران در مقابل سياستهاي آمريكا مي‌باشد. در صورت موافقت هند با اجراي اين پروژه مشخص خواهد شد كه هند منافع خود را بر خواسته‌هاي آمريكا ترجيح مي‌دهد.

در ادامه مقاله به نگاه ايران به سوي شرق اشاره شده و آمده است: تحليلگران معتقدند درصورت پيوستن ايران به پيمانهاي اقتصادي مانند پيمان همكاري‌هاي اقتصادي شانگهاي يا اتحاديه همكاري‌هاي اقتصادي ‪ ۱۰‬كشور آسياي جنوب شرقي، موقعيت ايران بازهم قوي تر خواهد شد. ايران در حالي به عنوان عضو ناظر در پيمان شانگهاي پذيرفته شده است كه درخواست آمريكا براي همين جايگاه در اين پيمان رد شده است.

مايكل بل و محجوب زبيري اساتيد دانشگاه اردن در اين مورد اعتقاد دارند بديهي است كه سازمان همكاري‌هاي شانگهاي به پذيرفتن دومين توليد كننده بزرگ نفت تمايل نشان دهد و اين امر را مي‌توان موضع‌گيري سياسي مناسبي از سوي اين سازمان ارزيابي كرد.

اين اساتيد همچنين اعتقاد دارند كه پذيرفتن ايران در پيمان همكاري‌هاي شانگهاي بخوبي نشان مي‌دهد كه دو كشور از بزرگترين قدرتهاي جهان هيچ مشكلي با نزديكي با ايران ندارند. عضويت كامل ايران در اين پيمان نيز كمك شاياني به اين كشور براي مقابله با برنامه‌هاي آمريكا خواهد كرد.

مقاله تحليلي فايننشال تايمز با اشاره به اين اظهار نظر مايكل رابين تحليلگر امور ايران در مؤسسه امريكن انترپرايز خاتمه يافته است: آمريكا در همه سطوح بين‌المللي با چالش ايران روبه‌روست.

در حالي كه ايراني‌ها شطرنج بازي مي‌كنند ما سياست بازي تخته نرد را در پيش گرفته‌ايم. ما اميدي براي مقابله با ايران نداريم چون اولا چشم خود را بر آنچه ايران در حال انجام آن است بسته‌ايم و ثانيا هيچ برنامه مشخصي براي مقابله با آنها نداريم، حال آن كه ايراني‌ها راهبرد خوبي را پيش گرفته‌اند.