طبيعت همواره جزيي از بشر بوده و هست؛ حتي زماني كه خشمش را نثار انسان كرده، به بشر استقامت، بردباري و جنگيدن را آموخته است.
عطر گل و لطافت و زيبايي تك تك گلبرگ هاي آن، تابلويي است كه نمي توان و نبايد بي توجه از كنارش گذشت؛ چرا كه بي شك لذت بردن از اين تابلوي زيبا، تلطيف روح را به همراه دارد كه اين هديه بي ترديد براي افرادي است كه مي دانند چگونه با طبيعت زندگي كنند.
امروز ۲۵خرداد (۱۵ ژوئن) به مناسبت روز جهاني گل ، مروري داريم بر اثرات روحي- رواني ارتباط بشر با طبيعت.
انسان، طبيعت و نخستين گام ها
اگر بدانيم چه تعداد از مردم سراسر جهان، باغباني و زندگي كردن با گل ها و گياهان را نوعي درمان دانسته و معتقدند با گلكاري و باغباني آرام مي شوند، درمي يابيم چرا بسياري از آنها گوشه كوچك حياط منزل و يا حتي گلدان هاي كوچك پشت پنجره را مكاني امن براي رهايي از مشكلات و درگيري هاي روزمره خود مي دانند.
دكتر اسكوييرول فرانسوي نخستين روانپزشكي بود كه در قرن ۱۹ ميلادي «گل درماني» را به عنوان شيوه اي براي درمان بيماران مبتلا به ناراحتي هاي روحي- رواني مطرح كرد و اظهار داشت: «بازيافتن آرامش از دست رفته بيماران مبتلا به بيماري هاي روحي- رواني در گروي بازگشت به طبيعت و آشتي مجدد با زيبايي هاي طبيعت است» .
دكتر اسكوييرول نه تنها معتقد بود زندگي با طبيعت مي تواند راهي براي درمان بيماران باشد، بلكه اعتقاد داشت دوره نقاهت آنها نيز تسريع شده و به سرعت روند بهبودي را طي خواهند كرد. پس از آنكه دكتر اسكوييرول نظرات خود را درباره تأثير درمان به اين شيوه جديد مطرح كرد، توجه بسياري از پزشكان و روانپزشكان به اين نكته معطوف شد كه شايد بتوان تغييراتي اساسي در شيوه هاي درماني بيماران مبتلا به مشكلات روحي- رواني ايجاد كرد. در حقيقت تا پيش از احداث و توسعه مراكز نگهداري از بيماران رواني و توجه پزشكان به شيوه هاي جديد درمان؛ درمان ها اغلب در منازل و به وسيله افراد و گروه هاي غيرمتخصص انجام مي شد كه ترديدي در نقص و ناكارآمدي اين شيوه هاي درماني وجود ندارد.
اما پس از راه اندازي نخستين مركز نگهداري از بيماران رواني- حدوداً پايان قرن هجدهم ميلادي- توجه به درمان هاي مكمل و نو قوت گرفت و روانپزشكان در جست وجوي شيوه هاي درماني فراتر از مصرف قرص و دارو و يا استفاده از دستگاه هاي شوك الكتريكي و... پرداختند كه در اين بين توجه به ارتباط بيماران با طبيعت، بيش از ساير شيوه ها - به عنوان شيوه اي نو در درمان بيماران رواني- مورد توجه قرار گرفت.
اكنون در بسياري از مراكز درماني پيشرفته جهان با اجراي برنامه هاي منظم، بيماران را به زندگي با گل و گياهان و بهتر بگوييم باغباني و گلكاري عادت مي دهند. در اين برنامه ها بيماران طبق برنامه به انجام فعاليت هايي چون كاشت گل و گياه و انواع سبزي، نگهداري و مراقبت از گل ها و گياهان، در مواردي آبياري و هرس گياهان پرداخته و در صورتي كه گياهان كاشته شده محصولي داشته باشند، چيدن و استفاده از محصولات در برنامه بيماران قرار مي گيرد. بررسي نتايج پژوهش هاي انجام شده در زمينه تأثير طبيعت بر روحيه و رفتار افراد نشان مي دهد وجود فضاي سبز، حتي در حد گلدان در منزل، نقش به سزايي در تلطيف روحيه افراد دارد.براساس آمار نزديك به ۸۴ درصد از انگليسي ها، حداقل ۱۰ عدد گلدان در منزل و يا محل كار خود داشته و چيزي حدود ۹۵ درصد آنها تاكيد دارند حداقل هفته اي يك بار باغباني كرده و يا براي لذت بردن از طبيعت به پارك ها و يا فضاي سبز خارج از شهر بروند. از سوي ديگر ۶۷ درصد آنها معتقدند در حين باغباني به شدت احساس آرامش مي كنند و به اين كار، حتي در حد آبياري گل ها و گياهان به شدت عادت كرده اند.
باغباني از ديدگاه روانپزشكي
پژوهشگران مركز مطالعات سلامت انگليس (HEA) باغباني و گلكاري را يكي از شيوه هاي حفظ سلامت افراد به ويژه افراد سالخورده دانسته و معتقدند همه افراد در هر سني بايد روزانه يك ساعت و نيم به نحوي با طبيعت در ارتباط باشند كه اين مدت مي تواند شامل باغباني و كاشت گل و گياه، آبياري و هرس درختان، قدم زدن در پارك ها و... باشد. به عقيده آنها اين حركت به شدت بر روي سلامت جسمي و روحي افراد و بازيافتن قواي جسمي- روحي از دست رفته آنها تأثيرگذار بوده و باعث پويايي ذهن و خنثي كردن تأثير افكار نامطلوب بر ذهن مي شود.
آمارهاي مركز مطالعات سلامت انگليس نشان مي دهد ۶۶ درصد سالخوردگان بالاي ۷۵ سال انگليسي روزانه حداقل به مدت يك ساعت به فعاليت هايي چون قدم زدن در پارك ها، باغباني و كاشت گل و گياه مي پردازند؛ و اين يكي از دلايل پايين بودن ميزان افسردگي در سالخوردگان انگليسي است. روانپزشكان يكي از عمده ترين دلايل افسردگي در همه افراد- به ويژه سالخوردگان- را تغيير شيوه زندگي و محل سكونت آنها مي دانند؛ به ويژه اگر تغيير محل سكونت با تغيير شرايط سكونت نيز همراه باشد؛ به اين معني كه فرد از خانه- منظور خانه هايي است كه فضاي سبز دارند- به آپارتمان نقل مكان مي كند كه در اين صورت ميزان ارتباط وي با طبيعت از ۸۰ درصد به ۱۵ درصد كاهش مي يابد. از اين رو روانپزشكان توصيه مي كنند افراد پس از سن ۶۵ سالگي به هيچ وجه نبايد محل سكونت خود را تغيير دهند به ويژه اگر تغيير محل سكونت با تغيير شرايط زندگي نيز همراه باشد.
باغباني، درمانگر دردها
هر چند باغباني و كاشت گل و گياه به عنوان شيوه اي مطلوب در حفظ سلامت رواني افراد و حتي درمان بيماران مبتلا به بيماري هاي روحي شناخته شده است، اما آيا باغباني به هر نحو و با هر شرايطي مي تواند نتيجه مطلوب داشته باشد؟ روانپزشكان براي دستيابي به نتيجه مطلوب و جلوگيري از تبديل شدن اين فعاليت زيبا و درمانگر به فعاليتي بيهوده و بي ثمر، توصيه هايي را به اين شرح بيان مي كنند:
- ظرفيت محل كاشت گل و گياه را در نظر بگيريم به اين معني كه قرار است در چه مكان و با چه ظرفيتي باغباني كنيم. توجه به اين مسأله ذهن را متمركز يك شناخت كلي از فضا و مكان كرده و پس از شروع كار باعث نظم بخشيدن و موفقيت در كار مي شود.
- تهيه مقدمات شامل بذر مناسب، نهال خوب، كود مناسب، ابزار باغباني و... ضروري است.
- به علاقه خود توجه كنيم. گل ها و گياهاني را انتخاب كنيم كه از ديدن آنها لذت مي بريم. انتخاب نبايد از روي اجبار و يا بي حوصلگي باشد.
- از كاشت و نگهداري گل ها و گياهاني كه نياز به مراقبت و نگهداري ويژه دارند، بپرهيزيم. كار را با كاشت انواع سبزي هاي خوراكي شروع كنيم.
- گياهان و گل هاي محصول دار- اعم از ميوه، گل و يا سبزي هاي خوردني- در اولويت قرار دارند؛ چرا كه با ديدن نتيجه مطلوب فعاليت مان روحيه اي مضاعف خواهيم يافت.
- براي دستيابي به نتيجه مطلوب، مطالعه كتاب و يا كمك گرفتن از افرادي كه در زمينه باغباني و كاشت گل و گياه تجربه دارند را فراموش نكنيم.
- در انتخاب گل ها دقت كنيم و آنهايي را انتخاب كنيم كه رنگ هاي تند و شادي دارند.
- پيش از شروع، مقدماتي را كه تهيه كرده ايم، كنار خود جمع كنيم تا در حين كار با كمبود مواجه نشده و گيج و كلافه نشويم.
- پيش از شروع كار با چند حركت ساده و سبك، بدن را براي فعاليت آماده كنيم.
- به تنهايي و بدون حضور ديگران باغباني كنيم تا ذهن كاملاً آزاد شود.
- نتيجه كارمان را حتماً به فرد يا افراد مثبت انديش و افرادي كه آنها را دوست داريم، نشان بدهيم. تشويق هاي آنها تأثير بسيار مثبتي بر روي ما خواهد داشت.
منبع: positivehealth.com
عطر گل و لطافت و زيبايي تك تك گلبرگ هاي آن، تابلويي است كه نمي توان و نبايد بي توجه از كنارش گذشت؛ چرا كه بي شك لذت بردن از اين تابلوي زيبا، تلطيف روح را به همراه دارد كه اين هديه بي ترديد براي افرادي است كه مي دانند چگونه با طبيعت زندگي كنند.
امروز ۲۵خرداد (۱۵ ژوئن) به مناسبت روز جهاني گل ، مروري داريم بر اثرات روحي- رواني ارتباط بشر با طبيعت.
انسان، طبيعت و نخستين گام ها
اگر بدانيم چه تعداد از مردم سراسر جهان، باغباني و زندگي كردن با گل ها و گياهان را نوعي درمان دانسته و معتقدند با گلكاري و باغباني آرام مي شوند، درمي يابيم چرا بسياري از آنها گوشه كوچك حياط منزل و يا حتي گلدان هاي كوچك پشت پنجره را مكاني امن براي رهايي از مشكلات و درگيري هاي روزمره خود مي دانند.
دكتر اسكوييرول فرانسوي نخستين روانپزشكي بود كه در قرن ۱۹ ميلادي «گل درماني» را به عنوان شيوه اي براي درمان بيماران مبتلا به ناراحتي هاي روحي- رواني مطرح كرد و اظهار داشت: «بازيافتن آرامش از دست رفته بيماران مبتلا به بيماري هاي روحي- رواني در گروي بازگشت به طبيعت و آشتي مجدد با زيبايي هاي طبيعت است» .
دكتر اسكوييرول نه تنها معتقد بود زندگي با طبيعت مي تواند راهي براي درمان بيماران باشد، بلكه اعتقاد داشت دوره نقاهت آنها نيز تسريع شده و به سرعت روند بهبودي را طي خواهند كرد. پس از آنكه دكتر اسكوييرول نظرات خود را درباره تأثير درمان به اين شيوه جديد مطرح كرد، توجه بسياري از پزشكان و روانپزشكان به اين نكته معطوف شد كه شايد بتوان تغييراتي اساسي در شيوه هاي درماني بيماران مبتلا به مشكلات روحي- رواني ايجاد كرد. در حقيقت تا پيش از احداث و توسعه مراكز نگهداري از بيماران رواني و توجه پزشكان به شيوه هاي جديد درمان؛ درمان ها اغلب در منازل و به وسيله افراد و گروه هاي غيرمتخصص انجام مي شد كه ترديدي در نقص و ناكارآمدي اين شيوه هاي درماني وجود ندارد.
اما پس از راه اندازي نخستين مركز نگهداري از بيماران رواني- حدوداً پايان قرن هجدهم ميلادي- توجه به درمان هاي مكمل و نو قوت گرفت و روانپزشكان در جست وجوي شيوه هاي درماني فراتر از مصرف قرص و دارو و يا استفاده از دستگاه هاي شوك الكتريكي و... پرداختند كه در اين بين توجه به ارتباط بيماران با طبيعت، بيش از ساير شيوه ها - به عنوان شيوه اي نو در درمان بيماران رواني- مورد توجه قرار گرفت.
اكنون در بسياري از مراكز درماني پيشرفته جهان با اجراي برنامه هاي منظم، بيماران را به زندگي با گل و گياهان و بهتر بگوييم باغباني و گلكاري عادت مي دهند. در اين برنامه ها بيماران طبق برنامه به انجام فعاليت هايي چون كاشت گل و گياه و انواع سبزي، نگهداري و مراقبت از گل ها و گياهان، در مواردي آبياري و هرس گياهان پرداخته و در صورتي كه گياهان كاشته شده محصولي داشته باشند، چيدن و استفاده از محصولات در برنامه بيماران قرار مي گيرد. بررسي نتايج پژوهش هاي انجام شده در زمينه تأثير طبيعت بر روحيه و رفتار افراد نشان مي دهد وجود فضاي سبز، حتي در حد گلدان در منزل، نقش به سزايي در تلطيف روحيه افراد دارد.براساس آمار نزديك به ۸۴ درصد از انگليسي ها، حداقل ۱۰ عدد گلدان در منزل و يا محل كار خود داشته و چيزي حدود ۹۵ درصد آنها تاكيد دارند حداقل هفته اي يك بار باغباني كرده و يا براي لذت بردن از طبيعت به پارك ها و يا فضاي سبز خارج از شهر بروند. از سوي ديگر ۶۷ درصد آنها معتقدند در حين باغباني به شدت احساس آرامش مي كنند و به اين كار، حتي در حد آبياري گل ها و گياهان به شدت عادت كرده اند.
باغباني از ديدگاه روانپزشكي
پژوهشگران مركز مطالعات سلامت انگليس (HEA) باغباني و گلكاري را يكي از شيوه هاي حفظ سلامت افراد به ويژه افراد سالخورده دانسته و معتقدند همه افراد در هر سني بايد روزانه يك ساعت و نيم به نحوي با طبيعت در ارتباط باشند كه اين مدت مي تواند شامل باغباني و كاشت گل و گياه، آبياري و هرس درختان، قدم زدن در پارك ها و... باشد. به عقيده آنها اين حركت به شدت بر روي سلامت جسمي و روحي افراد و بازيافتن قواي جسمي- روحي از دست رفته آنها تأثيرگذار بوده و باعث پويايي ذهن و خنثي كردن تأثير افكار نامطلوب بر ذهن مي شود.
آمارهاي مركز مطالعات سلامت انگليس نشان مي دهد ۶۶ درصد سالخوردگان بالاي ۷۵ سال انگليسي روزانه حداقل به مدت يك ساعت به فعاليت هايي چون قدم زدن در پارك ها، باغباني و كاشت گل و گياه مي پردازند؛ و اين يكي از دلايل پايين بودن ميزان افسردگي در سالخوردگان انگليسي است. روانپزشكان يكي از عمده ترين دلايل افسردگي در همه افراد- به ويژه سالخوردگان- را تغيير شيوه زندگي و محل سكونت آنها مي دانند؛ به ويژه اگر تغيير محل سكونت با تغيير شرايط سكونت نيز همراه باشد؛ به اين معني كه فرد از خانه- منظور خانه هايي است كه فضاي سبز دارند- به آپارتمان نقل مكان مي كند كه در اين صورت ميزان ارتباط وي با طبيعت از ۸۰ درصد به ۱۵ درصد كاهش مي يابد. از اين رو روانپزشكان توصيه مي كنند افراد پس از سن ۶۵ سالگي به هيچ وجه نبايد محل سكونت خود را تغيير دهند به ويژه اگر تغيير محل سكونت با تغيير شرايط زندگي نيز همراه باشد.
باغباني، درمانگر دردها
هر چند باغباني و كاشت گل و گياه به عنوان شيوه اي مطلوب در حفظ سلامت رواني افراد و حتي درمان بيماران مبتلا به بيماري هاي روحي شناخته شده است، اما آيا باغباني به هر نحو و با هر شرايطي مي تواند نتيجه مطلوب داشته باشد؟ روانپزشكان براي دستيابي به نتيجه مطلوب و جلوگيري از تبديل شدن اين فعاليت زيبا و درمانگر به فعاليتي بيهوده و بي ثمر، توصيه هايي را به اين شرح بيان مي كنند:
- ظرفيت محل كاشت گل و گياه را در نظر بگيريم به اين معني كه قرار است در چه مكان و با چه ظرفيتي باغباني كنيم. توجه به اين مسأله ذهن را متمركز يك شناخت كلي از فضا و مكان كرده و پس از شروع كار باعث نظم بخشيدن و موفقيت در كار مي شود.
- تهيه مقدمات شامل بذر مناسب، نهال خوب، كود مناسب، ابزار باغباني و... ضروري است.
- به علاقه خود توجه كنيم. گل ها و گياهاني را انتخاب كنيم كه از ديدن آنها لذت مي بريم. انتخاب نبايد از روي اجبار و يا بي حوصلگي باشد.
- از كاشت و نگهداري گل ها و گياهاني كه نياز به مراقبت و نگهداري ويژه دارند، بپرهيزيم. كار را با كاشت انواع سبزي هاي خوراكي شروع كنيم.
- گياهان و گل هاي محصول دار- اعم از ميوه، گل و يا سبزي هاي خوردني- در اولويت قرار دارند؛ چرا كه با ديدن نتيجه مطلوب فعاليت مان روحيه اي مضاعف خواهيم يافت.
- براي دستيابي به نتيجه مطلوب، مطالعه كتاب و يا كمك گرفتن از افرادي كه در زمينه باغباني و كاشت گل و گياه تجربه دارند را فراموش نكنيم.
- در انتخاب گل ها دقت كنيم و آنهايي را انتخاب كنيم كه رنگ هاي تند و شادي دارند.
- پيش از شروع، مقدماتي را كه تهيه كرده ايم، كنار خود جمع كنيم تا در حين كار با كمبود مواجه نشده و گيج و كلافه نشويم.
- پيش از شروع كار با چند حركت ساده و سبك، بدن را براي فعاليت آماده كنيم.
- به تنهايي و بدون حضور ديگران باغباني كنيم تا ذهن كاملاً آزاد شود.
- نتيجه كارمان را حتماً به فرد يا افراد مثبت انديش و افرادي كه آنها را دوست داريم، نشان بدهيم. تشويق هاي آنها تأثير بسيار مثبتي بر روي ما خواهد داشت.
منبع: positivehealth.com
|